زود می گذرد
خیلی داره زود میگذره . شش ماهگی هم تو کمتر از دو هفته تموم میشه. و من اونقدر که تو مهمی از حضورت لذت نبردم. خیلی دوستت دارم. این روزها که هر روزش به برنامه ریزی و خرید برای تو می گذره لحظه ای لبخند از لبم کنار نمیره. دیروز با بابایی سر این موضوع به تفاهم رسیدیم که خرید کردن برای تو پسر نازم از هر چیزی شیرین تره. هر روز که چیز جدیدی به خرید هات اضافه می کنیم پر از عشق می شم و تمام خرید هات رو میریزم دورو بر خودم و نگاه می کنم و دوباره مرتب می کنم و سعی می کنم جور بهتری بچینمشون. بعضی وقتها طاقتم برای دیدنت تموم میشه و بعضی وقتها از شریک شدن تو با دیگران ناراحت میشم. امروز دوباره وقت دکتر داشتم خداروشکر همه چی خوب بود. ...